گاه-نوشت-های یک مسافر

می_نویسم یادگاری تا بماند روزگاری؛ گر نبودم روزگاری این بماند یادگاری

گاه-نوشت-های یک مسافر

می_نویسم یادگاری تا بماند روزگاری؛ گر نبودم روزگاری این بماند یادگاری

آخرین مطالب
  • ۹۵/۰۸/۱۱
    :|
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۵/۰۸/۱۱
    :|
محبوب ترین مطالب
  • ۹۵/۰۸/۱۱
    :|
مطالب پربحث‌تر
  • ۹۵/۰۸/۱۱
    :|

در راه مشهد

سه شنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۳۲ ق.ظ
 و کمربند و دکمه و زیپ شلوارم رو باز کردم. خیلی گرم بود، همین­جور تویِ خواب داشتم عرق می­ریختم و غلت می­زدم. ساعتای 4 هوا دیگه خنک شده بود، 4 که می­­گم چون "مهتاب" اس زد که کی می­رسی؟ قطار یک ساعت با تاخیر یعنی ساعت 11:45 رسید و درنتیجه بابا یک ساعتی معطل شدن.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">