گاه-نوشت-های یک مسافر

می_نویسم یادگاری تا بماند روزگاری؛ گر نبودم روزگاری این بماند یادگاری

گاه-نوشت-های یک مسافر

می_نویسم یادگاری تا بماند روزگاری؛ گر نبودم روزگاری این بماند یادگاری

آخرین مطالب
  • ۹۵/۰۸/۱۱
    :|
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۵/۰۸/۱۱
    :|
محبوب ترین مطالب
  • ۹۵/۰۸/۱۱
    :|
مطالب پربحث‌تر
  • ۹۵/۰۸/۱۱
    :|

۲ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

برام آرزوی خوشبختی کرد، داشتم تشکر می‌کردم که یاد ترسی که دقایقی قبل ازش یاد کرده بودم، افتادم! و یادِ دعای فردی!!! که خوشبخت شدنم رو از خدا خواسته بود. این یادآوری باعث شد دلم قرص بشه! چرا که بفهمم دعای خیرِ همونی که با دعاهاش تا حالا تمام کارهام انجام شده تا خوشبخت شدنم و تا آخر عمر همراهمه.

...

پ. نوشت: در حین ثبت شدنِ این مطلب، مشکلی ایجاد شد و چون فایل ورد آن نیز توسط خودم حذف شده بود، متن، متن اولی نیست! یه جورایی حسِ اون موقعی درم نبود! حتی چشمام هم خیس شده بود!...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۳ ، ۰۰:۲۹
یادگار

سر میز صبحانه بودیم و داشتیم نون پنیر با چای شیرین می خوردیم که تلفن هی زنگ می زد! شک کردم که تلفن ماست یا پارتیشن بغلی مون! سرمو اونور کرده بودم، نمی دونم چی شد که یهو دستم یه تماسی پیدا کرد با لیوان چایم! و همش ریخت رو شلوارم! واااایی...:-/ اول به فکر این بودم که با شلوار خیس چکار کنم؟ ولی کم کم حرارت رو حس کردم!:-SSسریع از بدنم فاصله دادمش! "سهیل.ف.ج" بهم کلید اتاقشون رو داد و گفت: [یه شلوار کار رو جالباسی هست، برو شلوارتو عوض کن] رفتم یه گوشه که از طرف اتاق مهندس "مه...ی" دید نداشته باشه، داشتم شلوارمو در میاوردم که دیدم یه نفر از اون ور رد شد! منم که حواسم نبود به این که اتاق اینا سه نبشِ و وییوش! خوبه.آرام ادامه ندادم و رفتم پشت یه میز این بار خیلی محتاطانه شلوارمو عوض کردم. تا اومدم بیرون مهندس "مه...ی" هم داشت رد میشد که منو دید و گفت: [شلوار نو مبارک]

شلوارم رو که عوض کردم رفتم دستشویی تا بشورمش، البته زیریِ!آرام هم خیس شده بود اما دیگه ضایع بود که ...! "سهیل.ف.ج" گفت: [فکر کن رفتی دریا!]، بعدشم بردمش اتاق "سهیل.ف.ج" انداختمش روی یه صندلی جلوی کولر تا خشک بشه. هر کی میدید یه تیکه مینداخت. به بیشتریا توضیح داد که علت پوشیدن این شلوار کُردی! چی بوده. اتفاقا بعد ناهار رفتیم واسه اندازه گیریِ کت و شلوار! با همون شلوار، کت پوشیدم!خنده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۳ ، ۲۰:۲۸
یادگار