خانم دکتر!
"مهتاب" یکشنبه امتحان جامع کتبی داشت. شبش بهش زنگ زدم که هم احوالش رو بپرسم هم ببینم چکار کرده. راضی بود نسبتا و گفت: [اساتید نمره شون رو دادن و گذاشتن داخل ی پاکت و دادن به مسئول آزمون]؛ دیگه کم کم باید زبونمون رو عادت بدیم که "خانم دکتر" صداش کنیم :)
ازش پرسیدم که: [برمیگردی مشهد یا هستی فعلا؟] که جواب داد: [برام سه تا مراقبت امتحان گذاشتن و باید تا آخر هفته آینده بمونم] وقتی این رو گفت، از تصمیم برای رفتن به مشهد گذشتم.* دوست ندارم تنهاش بذارم هرچند با موندنمم خیلی همدیگه رو نبینیم.
پ. نوشت: قصد داشتم که کُلِّ هفته آینده رو مرخصی بگیرم و این چهارشنبه یعنی امروز برم مشهد تا جمعه هفته آینده؛ که هم 19،20 اُم مشهد باشم هم 22،24 اُم! که البته گرفتنِ 5 روز مرخصی از محالات بود ولی دو روز (19 و 20 اُم) رو هم میگرفتم راضی بودم.
واااااااااالا
وبلاگ گفتند نه دفتر خاطرات
:)