گاه-نوشت-های یک مسافر

می_نویسم یادگاری تا بماند روزگاری؛ گر نبودم روزگاری این بماند یادگاری

گاه-نوشت-های یک مسافر

می_نویسم یادگاری تا بماند روزگاری؛ گر نبودم روزگاری این بماند یادگاری

آخرین مطالب
  • ۹۵/۰۸/۱۱
    :|
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۵/۰۸/۱۱
    :|
محبوب ترین مطالب
  • ۹۵/۰۸/۱۱
    :|
مطالب پربحث‌تر
  • ۹۵/۰۸/۱۱
    :|

کفش مجلسی!

يكشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۵۹ ب.ظ

از شب قبل پیراهن خوبه م! رو اتو و صورتم رو هم ی نمیچه اصلاحی کرده بودم چون قرار بود دکتر "پ" رو اینور سال برای آخرین بار ببینم. صبح امروز هم خوابم نبرد! ساعت 8:30 بچه ها رفتن کلاس مهندسی سیستم. دوروبر 9 بود که "علی.ح.cp" اس داد بهم که: ["شه...ز" میگه اگه مرخصی میخوای برو] منم سریع رفتم به "مد...و" اس ام اس رو نشون دادم! اول گفت: [از کجا بدونم راست میگه؟ چرا "شه...ز" به من نگفت؟] گفتم که "علی.ح" اصلا خبر نداشته که من مرخصی میخوام بگیرم و خلاصه راضی ش کردم و مجوز ساعتی م رو ثبت سیستم کرد. از درب شمال سوار ماشین شدم تا میدون سبلان. از اون جا هم پیاده رفتم خونه تا شناسنامه م رو بردارم. "علی.ا" هم خونه بود و نرفته بود سرکار! حواله کفش م رو برداشتم که اگه وقت کردم برم کفش هم بگیرم از شعبه چهارراه زرتشت. یک لیوان آب سرد خوردم و زدم بیرون. با مترو رفتم انقلاب. ساعت 10:45 مجمع ناشران ...! بودم. جایزه م رو که یک کارت هدیه بود رو تحویل گرفتم. چون ساعت هنوز 11:15 بود و به نظرم وقت داشتم از انقلاب با مترو رفتم چهارراه ولیعصر تا با اتوبوس های بی.آر.تی برم چهاراه زرتشت. البته شاید از همون میدون انقلاب می تونستم سوار بی.آر.تی ها بشم! قصدم خرید یک کفش مجلسی بود برای همین از بیرون مغازه تمام مدل های مجلسی رو یه نگاهی کردم، البته دیروز از "سهیل.ف.ج" که قبلا با خانمش رفته بود همون شعبه و کفش مجلسی خریده بود، مدل کفشش رو پرسیده بودم. دو سه تا مدل رو درنظر گرفتم و رفتم داخل. یکی رو که شماره مناسب من رو نداشت، از یکی هم که خوشم نیومد! موند فقط همون یکی "سهیل.ف"! جوری نبود که کفش بگه: [من مالِ تو هستم]! منم که سخت انتخاب! ولی چون باید میخریدم، همون رو برداشتم (البته با خودم گفتم چون خانم "سهیل.ف" باهاش بوده و با سلیقه یه خانم خریده شده، دلم یه جورایی قرص بود!). با مترو اول رفتم خونه، کفش م رو گذاشتم و بازم ی لیوان آب سرد خوردم و زدم بیرون. ساعت 13 رسیدم سرکار، از همون جا بدو بدو رفتم ناهارخوری، آبگوشت تموم شده بود و عدس پلو با گوشت خوردم. عصر هم که دکتر "پ" اومد.

ب .نوشت: عکس کفش به پیشنهاد یکی از خوانندگان! در ادامه

1

2

موافقین ۰ مخالفین ۱ ۹۳/۱۲/۲۴

نظرات  (۵)

عکس کفشو میذاشتین حداقل اقا
هم سلیقه خانوم آقای سهیلو میدیدیم، هم سلیقه شمارو
خوندم عروسی بودا، ولی چون تو فرودگاه خوندم، یادم نیست عروسی کی بود! باز برم بخونم ببینم لباس پلوخوری و اصلاح صورت مال مراسم کی بوده.
کارت هدیه م ظاهرا پیشنهاد مهتاب خانوم بوده، اینو یادمه
فقط یادم نیست مهتاب خانوم کی بود!:پی
مبارکه خلاصه، حالا هم مهتاب خانوم احتمالا، هم کارت هدیه
من مستقر نشدم درست و حسابی، اما اونقدیو که اونجا خوندم، کشش خوندن ادامه شو ایجاد کرد...
مزاحم میشیم باز هم:)

پاسخ:
عکس کفش؟! اینم ایده ایه، باشه الان میگذارم :)
چندتا مطلب رو خوندید چون فکر کنم قاطی پاتی شده توی ذهنتون! :)
مهتاب خانم خواهرم هستن:)
قدم تون روی چشم:)
۰۹ دی ۹۴ ، ۰۰:۱۳ ماهیُ ماه
سلام.
زیباست :)
مبارکتون باشه....

اینکه میگید سخت پسندید جای تعجب داره،
معمولا خانوما اینجوری هستن!

پاسخ:
سلام
واقعا قشنگه؟! رک بگیدا، چون  سلیقه من نبوده و سلیقه خانم همکارم بوده!
ممنون، هنوز استفاده ش نکردم ولی! (-B
هوم؟! :-| خب آقایون هم میتونن سخت پسند باشن، نمیتونن؟! مثل قضیه مهندسا و احساساتشون! :)
۰۹ دی ۹۴ ، ۱۱:۴۱ ماهیُ ماه
سلام.
البته کفش پاخورش مهمه.
ولی از نظر سادگی و زیبایی، زیباست :)

درمورد آقایون :
از اون لحاااااااااظ ظ ظ ظ ظ!!!

پاسخ:
سلام
هنوز پانخورده!
ممنون، زیبا میبینید

از کدوم لحاظ؟!
۰۹ دی ۹۴ ، ۱۶:۰۲ خانوم مهندس
چقد شما مردا گناه دارین همه کفشاتون یه مدله ما خیلی حق انتخاب داریم (حداقل تو کفش) به هر حال مبارکه
یعنی چی امروز صبح خوابم نبرد؟ یه تایم خوابم تو اداره دارین؟
چه مرخصی ساعتی که تا 1 طول کشید این خودش یه مرخصیه :)
پاسخ:
:))
نه خب ما ساعت کاریمون از 7 صبح شروع میشه (البته نیم ساعت هم وقت صبحانه داریم یعنی 7:30 میشه) ولی وقتی با سرویس میریم بین 6:30 تا 6:45 میرسیم و یکم وقت داریم واسه خواب! :)
شما توجه کنید که ساعت چند از اداره زدم بیرون بعد این حرف رو بزنید:(
مرسی بابت عکس!
قشنگه ها، اما من همیشه بین حجم عظیم کفش‌های مردونه، این مدلارو برای کسایی که سنشون چهل سال به بالا هست زیبا میدیدم.

اما بازم قشنگه، خانوم همکارتون خیلی ساده پسندن!:دی

به سلامتی و شادی استفاده کنین ایشالا
پاسخ:
خواهش میکنم، دست شما درد نکنه بابت پیشنهادتون :)
چهل سال به بالا؟! :-|
منم خودم ساده ها رو بیشتر دوست دارم...اصن اسمش رووشه: کفش "مردونه" وگرنه که میشد "پسرونه"
ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">