گاه-نوشت-های یک مسافر

می_نویسم یادگاری تا بماند روزگاری؛ گر نبودم روزگاری این بماند یادگاری

گاه-نوشت-های یک مسافر

می_نویسم یادگاری تا بماند روزگاری؛ گر نبودم روزگاری این بماند یادگاری

آخرین مطالب
  • ۹۵/۰۸/۱۱
    :|
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۵/۰۸/۱۱
    :|
محبوب ترین مطالب
  • ۹۵/۰۸/۱۱
    :|
مطالب پربحث‌تر
  • ۹۵/۰۸/۱۱
    :|

دفاع احمدرضا(1)

دوشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۳، ۰۱:۱۶ ق.ظ

توی سرویس "احمدرضا.ن" بهم زنگ زد و گفت میتونه فردا شب (دوشنبه) از ساری بیاد خونه من یا نه؟! منم بهش گفتم مشکلی نیست و میتونه بیاد؛ ولی الان بهش که فکر میکنم میبینم بهتره براش که بره خوابگاه! چون سه شنبه ساعت 8 صبح دفاع داره و اگه بیاد اینجا باید قبل من یعنی ساعتای 05:30 صبح از خونه بزنه بیرون تا حداقل نیم ساعت قبل دفاعش برسه دانشگاه! من خودمم موقع دفاعم، روز قبلش رفتم خوابگاه و شب رو اونجا خوابیدم! حالا فردا باید زنگ بزنم ببینم کسی آشنا توی خوابگاه هست که "احمد" رو بفرستم پیشش یا نه! بعد اگه کسی رو پیدا کردم به خودش زنگ بزنم و جوری حالی ش کنم که خوابگاه رفتن براش بهتره تا ناراحت هم نشه!

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">